Tuesday, 7 October 2008

خشکسالی ها !! ........... از شاهرخ قهرمان

زبان بر خاک می مالند از لب تشنگی جو ها
چه می پرسی زحال و روز سوسن ها و شب بوها
(استاد محمد قهرمان)
.
.
*
در حال و هوای غزل فوق العاده زیبااثرطبع استاد در گلخانه پیام آشناکه بیت فوق معرف آن است ، سروده ی زیر از شاهرخ قهرمان را برای این پست انتخاب کردیم


.
خشکسالی ها ! ه .........
.
در برکه های خشک زمین کویر ما
.
اینجا که سال هاست نباریده قطره ای
.
جز هرزه دانه های شن از ارمغان باد
. .
حتی ز لای آب نشانی نمانده است
.
در حیرتم که روزی اگر
.
لحظه های عطشناک انتظار.
.
سر آید به ناگهان و .
.
ابری زرحم باز بگرید بر این زمین
.
آیا سراغ برکه مدفون را

آن اشک دانه ها ز که می پرسند؟
.
.
*** .................
.